ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام على(ع): دلهاى مردم صندوقچههاى حاکم است، پس آنچه از عدالت یا ظلم در آنها بگذارد، همان را خواهد دید.
غررالحکم، ج4، ص 521، ح 6825
غررالحکم، ج4، ص 521، ح 6825
برای حفظ و اشاعه هنرهای آیینی همصدا شویم
داوود فتحعلیبیگی: ضرورت ثبت میراث ناملموس بهعنوان بخشی از هویت هر قوم و ملتی، سالهاست که مورد توجه جهانیان قرارگرفته و از طریق سازمان یونسکو پیگیری میشود. رواج سنت آموزش سینه به سینه واستاد شاگردی وعدم توجه پیشینیان نسبت به ضرورت دایر کردن مکتب و مدرسه هنری و تدوین روش آموزش براساس تجربه استادان و پیشکسوتان هنرهای آیینی ونمایشهای سنتی ایرانی، از یک طرف و بیتوجهی وغفلت حکومتها نسبت به این امرمهم ازسوی دیگرموجب ازدست رفتن جلوههای مختلف میراث معنوی، ازجمله درقلمروهنر نمایش ایرانی شده است، به گونهای که امروزه بهدلیل عدم دسترسی به نحوه و چگونگی سازوکار آنها قابل بازآفرینی نیستند و تنها اسم و عنوانی از آنها مانده که موجب حسرت و دریغ است.... اگرچه برگزاری بیست دوره جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی طی بیش از سه دهه گذشته، آنهم بههمت مدیران هنر نمایش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موجب شده که در زمینه آفرینش و پژوهش گامهایی قابل تقدیر برداشته شود، لیکن برای هموار کردن راه و ادامه حیات و استمرار و بقای این هنرها، کافی نیست. وقت آن است که همه دوستداران و علاقهمندان به فرهنگ و هنر ایرانی هم صدا شده و از متولیان امور فرهنگی و هنری کشور خواستار دایر کردن بنیاد ملی حفظ و اشاعه هنرهای آیینی و نمایشهای سنتی ایرانی باشند. انشاءالله. به امید آن روز»
بخشی ازپیام دبیر بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی
بخشی ازپیام دبیر بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی
به بهانه 13 آذر سالروز درگذشت استاد جلالالدین تاج اصفهانی
کیمیاگر آواز
علیرضا افتخاری
خواننده موسیقی ایران
آنچه در امور زندگی استادم روانشاد جلالالدین تاج اصفهانی جاری بوده، عشق و علاقه به مردم بود که با صدای آسمانی و روح لطیف و شخصیتی مخلص و درویشمسلک به گوش مردم و عاشقانش رسانده است و این صدای آسمانی به همه ما بخصوص شاگردان ایشان یا بهتر بگویم بنده به امانت نهاده و موجب شده، در زمان جوانی که در آرزوی خواننده شدن بودم و بعد از آن، به لطف و عشق به عنوان یک شاگرد کوچک آواز مسئولیت خطیرم در آوازخوانی برای دلهای عاشق مردم عزیزم بهره ببرم و از نوای دلنشین و فضای روحانی استادم جلالالدین تاج اصفهانی غافل نبودم و
ای عزیزان امروز آن خوشآواییها که مونس تنهایی و مرهم لحظههای درد و رنجم بود.
۱۳ آذر را سعادتی میبینم که سلامی و درودی هرچند کوچک از نزدیک یا دور با خضوع و صمیمیت قلبی فراوان به خدمت استادم روانشاد تاج اصفهانی برسانم و همچنین درود بر دوستان عزیزم که با جان و دل و صمیمیت قلبی بابت عمری تلاش و همت عالی استاد تاج سپاسگزاری میکنند و همچنین عرض ادبی میکنم خدمت خانواده گرانقدر استاد جلالالدین تاج اصفهانی که همیشه به یادشان هستم و خواهم بود و اگر زنده باشم و عمری باقی باشد همیشه به یاد خاطرههایی که به لحظههای زندگیام گره خورده است، خواهم خواند.
سخن گفتن از تاج اصفهانی به همین چند سطر خلاصه نمیشود و باید سطرها نوشت، یگانه مردی که در هنر آوازی ایران بسیار تأثیرگذار بود. هنرمندی که هیچگاه به دنبال مسائل دنیایی نبود و نرفت و آنچه که بر امور زندگی شان ارجح بود آن بیگاهها بود که در دل عاشقش میگذشت و برای روح و روان انسانها میخواند.
اکنون شاگردانش میراثدار هنر او و مکتب اصفهان هستند همچون دوست عزیزم علی اصغرشاه زیدی و دیگر عزیزان که کلاسدار او بوده و هستند و این چراغ هدایتگری در موسیقی آوازی ایران را روشن نگاه میدارند تا آن نغمههای دلنشین به دلهای علاقهمند به آواز ورود پیدا کند و دوستداران این مکتب بمانند. البته به فرمایش استادم موسیقی سلیقه و ذوق بوده و پدید آمدن مکتبهای مختلف بیانگراین سلیقه است، اما رسالت تمامی آنها به رسم امانتداری، حفظ ظرایف و انتقال گوشههای آن به نسل جوان است و مابقی صدا و طرز تفکر و ذهنی فرد است که با سلیقه خود بیآنکه لطمهای به اصالتها وارد شود، اجرا میکند. البته نوآوریهایی هم انجام میدهند و آن را به گوش و جان عزیزان میرسانند.
نسل امروز موسیقی ایران باید شخصیت استاد جلالالدین تاج اصفهانی را بداند و بشناسد و بداند آن کیمیاگری که استاد در موسیقی آوازی بهوجود آورده توانسته علاقهمندان و عاشقانه را بیش از پیش جذب این هنر کند. نکته دیگر اینکه خوانندگان جوان باید بدانند غیر از آموختن ردیف موسیقی ایران، باید با رمز و راز آواز ایرانی هم آشنا باشند و بشناسند تا بر اثر این شناخت اصیل و صحیح مسیری درست انتخاب کنند. خواننده نه فقط که دانستن چند بیت شعر و چهچه زدن را، بلکه باید در کنار بهره بردن از تکنیک دلیل خواندن آن را نیز بداند! تاریخ را بشناسد، فلسفه انسانیت را بداند و رنج و درد و پاکبازی را بداند و بررسی کند.
خواننده موسیقی ایران
آنچه در امور زندگی استادم روانشاد جلالالدین تاج اصفهانی جاری بوده، عشق و علاقه به مردم بود که با صدای آسمانی و روح لطیف و شخصیتی مخلص و درویشمسلک به گوش مردم و عاشقانش رسانده است و این صدای آسمانی به همه ما بخصوص شاگردان ایشان یا بهتر بگویم بنده به امانت نهاده و موجب شده، در زمان جوانی که در آرزوی خواننده شدن بودم و بعد از آن، به لطف و عشق به عنوان یک شاگرد کوچک آواز مسئولیت خطیرم در آوازخوانی برای دلهای عاشق مردم عزیزم بهره ببرم و از نوای دلنشین و فضای روحانی استادم جلالالدین تاج اصفهانی غافل نبودم و
ای عزیزان امروز آن خوشآواییها که مونس تنهایی و مرهم لحظههای درد و رنجم بود.
۱۳ آذر را سعادتی میبینم که سلامی و درودی هرچند کوچک از نزدیک یا دور با خضوع و صمیمیت قلبی فراوان به خدمت استادم روانشاد تاج اصفهانی برسانم و همچنین درود بر دوستان عزیزم که با جان و دل و صمیمیت قلبی بابت عمری تلاش و همت عالی استاد تاج سپاسگزاری میکنند و همچنین عرض ادبی میکنم خدمت خانواده گرانقدر استاد جلالالدین تاج اصفهانی که همیشه به یادشان هستم و خواهم بود و اگر زنده باشم و عمری باقی باشد همیشه به یاد خاطرههایی که به لحظههای زندگیام گره خورده است، خواهم خواند.
سخن گفتن از تاج اصفهانی به همین چند سطر خلاصه نمیشود و باید سطرها نوشت، یگانه مردی که در هنر آوازی ایران بسیار تأثیرگذار بود. هنرمندی که هیچگاه به دنبال مسائل دنیایی نبود و نرفت و آنچه که بر امور زندگی شان ارجح بود آن بیگاهها بود که در دل عاشقش میگذشت و برای روح و روان انسانها میخواند.
اکنون شاگردانش میراثدار هنر او و مکتب اصفهان هستند همچون دوست عزیزم علی اصغرشاه زیدی و دیگر عزیزان که کلاسدار او بوده و هستند و این چراغ هدایتگری در موسیقی آوازی ایران را روشن نگاه میدارند تا آن نغمههای دلنشین به دلهای علاقهمند به آواز ورود پیدا کند و دوستداران این مکتب بمانند. البته به فرمایش استادم موسیقی سلیقه و ذوق بوده و پدید آمدن مکتبهای مختلف بیانگراین سلیقه است، اما رسالت تمامی آنها به رسم امانتداری، حفظ ظرایف و انتقال گوشههای آن به نسل جوان است و مابقی صدا و طرز تفکر و ذهنی فرد است که با سلیقه خود بیآنکه لطمهای به اصالتها وارد شود، اجرا میکند. البته نوآوریهایی هم انجام میدهند و آن را به گوش و جان عزیزان میرسانند.
نسل امروز موسیقی ایران باید شخصیت استاد جلالالدین تاج اصفهانی را بداند و بشناسد و بداند آن کیمیاگری که استاد در موسیقی آوازی بهوجود آورده توانسته علاقهمندان و عاشقانه را بیش از پیش جذب این هنر کند. نکته دیگر اینکه خوانندگان جوان باید بدانند غیر از آموختن ردیف موسیقی ایران، باید با رمز و راز آواز ایرانی هم آشنا باشند و بشناسند تا بر اثر این شناخت اصیل و صحیح مسیری درست انتخاب کنند. خواننده نه فقط که دانستن چند بیت شعر و چهچه زدن را، بلکه باید در کنار بهره بردن از تکنیک دلیل خواندن آن را نیز بداند! تاریخ را بشناسد، فلسفه انسانیت را بداند و رنج و درد و پاکبازی را بداند و بررسی کند.
به یاد آیت الله سیدرضی شیرازی
تهران یکی از استوانههای علم و تقوا را از دست داد
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
روز گذشته تهران شاهد تشییع پیکر مرد دانشمندی بود که محله یوسفآباد از دهه 40 با نام او و مسجدی که در آن اقامه نماز میکرد- مسجد شفا- درآمیخته است. این عالم بزرگ در معنای واقعی «روحانی» جوهره دین را بروز داد. مرحوم آیت الله سید رضی شیرازی بسیار مردمدار و بویژه با اهالی محل خیلی خودمانی بود. گشادهرو و بامحبت بود. با جوانان مأنوس بود و گاهی اوقات آنان را همچون فرزندان در آغوش میکشید یا گرم و صمیمی احوالشان را میپرسید. مرد وارسته و بدون تکبّری بود. با وجود مقام علمی و معنوی بالا در مقابل مردم به راستی متواضع بود. بعد از سوءقصد ناموفق گروه فرقان به جانش، باز هم به طور عادی در میان مردم حاضر میشد و برنامههای زندگی روزمره خود را تغییر نداد.
وی با وجود سرآمد بودن در اغلب علوم دینی و شاگردی نزد عالمان و بزرگانی همچون آیتالله شیخ محمد کاظم شیرازی (جد مادری خود)، آیتالله فیاض اصفهانی، آیتالله شیخ مجتبی لنکرانی، آیتالله شیخ حسین حلی، آیتالله سید ابوالقاسم خویی، آیتالله شیخ محمدحسین آل کاشفالغطاء در نجف و آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی (اسفار اربعه و شرح فصوص و درس خارج فقه) آیتالله شیخ محمدحسین فاضل تونی (شرح فصوصالحکم)، آیتالله میرزا ابوالحسن شعرانی (هیأت، قوانین، رسائل، شفا و اشارات)، آیتالله مهدی الهی قمشهای (شرح منظومه) و آیتالله میرزا احمد آشتیانی (اسفار) و... در ایران، با تواضع و فروتنی نزدیک به 56 سال در مسجدی که از سوی آیتالله العظمی خوانساری مأمور به اقامه نماز و رسیدگی به امور اهالی در آن شده بود، انجام وظیفه کرد و با مردم رفتاری از سر تواضع و فروتنی داشت، به همین دلیل هم در میان اهالی از محبوبیت ویژهای برخوردار بود. روزی شخصاً شاهد بودم که برای توضیح مسألهای عادی که هر فرد طلبهای هم میتواند پاسخگو باشد، نزدیک نیم ساعت برای فهماندن آن مسأله به خانمی سالخورده با گشادهرویی و بدون کمترین کدورتی در رفتار و چهره، وقت صرف کرد.
این در حالی بود که وی در 27 سالگی از سوی آیتالله شیخ محمدحسین آل کاشفالغطاء اجازه اجتهاد گرفت و آیتالله سید جمالالدین موسوی گلپایگانی بعد از امتحان، اجازه اجتهاد ایشان را تأیید نمود. آیات عظام سید شهابالدین حسینی مرعشی نجفی و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی نیز از جمله بزرگانی بودند که به وی اجازه اجتهاد داده بودند. مرحوم سید رضی تا ۲۸ سالگی بین نجف و تهران در رفت و آمد بود و به فراگیری مقدمات و سطوح و خارج فقه و اصول اشتغال داشت و از سال ۱۳۳۵شمسی به بعد در تهران مستقر شد.
آیتالله سید رضی شیرازی از خاندان میرزای شیرازی بزرگ، صاحب فتوای تحریم تنباکو و میرزای شیرازی دوم - آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی (۱۲۷۰-۱۳۳۸ ق) رهبر حرکت انقلابی عراق در ۱۹۲۰ میلادی (ثورة العشرین) بود که فتوای معروف جهاد بر ضد انگلیس را صادر کرد.
آیتالله سید رضی شیرازی مدتی در مدرسه سپهسالار (شهید مطهری) در کنار اساتید بزرگی همچون شیخ محمدعلی لواسانی، سید کاظم عصار، راشد، سید محمود طالقانی، وحید گلپایگانی و شیخ ابوالفضل نجم آبادی، شرح منظومه ، منطق و فلسفه تدریس میکرد.
بعد از آن که دکتر مهدی حائری یزدی به نمایندگی از سوی آیتالله بروجردی در امریکا منصوب شد، با معرفی آقای حائری یزدی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به جای ایشان تدریس نمود. اما در ماجرای حمایت از نهضت امام خمینی در سال 1343 به دستور مقامات امنیتی رژیم پهلوی از دانشگاه اخراج شد. آیتالله سید رضی شیرازی بر کتابهای معالم، رسائل، مکاسب، کفایه، قوانین، اشارات و اسفار، حاشیه نوشته و کتاب منظومه حکیم سبزواری را از آغاز تا انجام شرح کرده است. کتاب شرح منظومه ایشان از آن جهت که همه مطالب این کتاب مهم فلسفی را شرح داده، حتی فلکیات و طبیعیات، همچنین بخش پایانی آن یعنی اخلاق را نیز شرح داده، از جمله جامعترین شرح منظومههاست.
کتاب دیگر ایشان، «نقد و طرح اندیشهها در مبانی اعتقادی» نام دارد که این اثر یک دوره عقاید اسلامی از توحید تا معاد را به صورت روشن و استدلالی برای عموم مردم بیان میکند و به شبهات مطرح مادیگرایان پاسخ میدهد. وی در کتاب «الاسفار عنالاسفار» نظرات سه نفر از استادانش آیتالله میرزا احمد آشتیانی، علامه حاج محمدعلی حکیم شیرازی و آیتالله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی را شرح و به نکتههای حکمت متعالیه پرداخته و موضوعات مبهم را روشن ساخته است. این عالم ربانی پس از عمری مجاهدت علمی و تربیت نفوس، روز پنجشنبه در 93 سالگی درگذشت و پیکر پاکش پس از تشییع در تهران و قم، در نجف اشرف و در صحن امیرالمؤمنین علی(ع) به خاک سپرده میشود.
دبیر گروه پایداری
روز گذشته تهران شاهد تشییع پیکر مرد دانشمندی بود که محله یوسفآباد از دهه 40 با نام او و مسجدی که در آن اقامه نماز میکرد- مسجد شفا- درآمیخته است. این عالم بزرگ در معنای واقعی «روحانی» جوهره دین را بروز داد. مرحوم آیت الله سید رضی شیرازی بسیار مردمدار و بویژه با اهالی محل خیلی خودمانی بود. گشادهرو و بامحبت بود. با جوانان مأنوس بود و گاهی اوقات آنان را همچون فرزندان در آغوش میکشید یا گرم و صمیمی احوالشان را میپرسید. مرد وارسته و بدون تکبّری بود. با وجود مقام علمی و معنوی بالا در مقابل مردم به راستی متواضع بود. بعد از سوءقصد ناموفق گروه فرقان به جانش، باز هم به طور عادی در میان مردم حاضر میشد و برنامههای زندگی روزمره خود را تغییر نداد.
وی با وجود سرآمد بودن در اغلب علوم دینی و شاگردی نزد عالمان و بزرگانی همچون آیتالله شیخ محمد کاظم شیرازی (جد مادری خود)، آیتالله فیاض اصفهانی، آیتالله شیخ مجتبی لنکرانی، آیتالله شیخ حسین حلی، آیتالله سید ابوالقاسم خویی، آیتالله شیخ محمدحسین آل کاشفالغطاء در نجف و آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی (اسفار اربعه و شرح فصوص و درس خارج فقه) آیتالله شیخ محمدحسین فاضل تونی (شرح فصوصالحکم)، آیتالله میرزا ابوالحسن شعرانی (هیأت، قوانین، رسائل، شفا و اشارات)، آیتالله مهدی الهی قمشهای (شرح منظومه) و آیتالله میرزا احمد آشتیانی (اسفار) و... در ایران، با تواضع و فروتنی نزدیک به 56 سال در مسجدی که از سوی آیتالله العظمی خوانساری مأمور به اقامه نماز و رسیدگی به امور اهالی در آن شده بود، انجام وظیفه کرد و با مردم رفتاری از سر تواضع و فروتنی داشت، به همین دلیل هم در میان اهالی از محبوبیت ویژهای برخوردار بود. روزی شخصاً شاهد بودم که برای توضیح مسألهای عادی که هر فرد طلبهای هم میتواند پاسخگو باشد، نزدیک نیم ساعت برای فهماندن آن مسأله به خانمی سالخورده با گشادهرویی و بدون کمترین کدورتی در رفتار و چهره، وقت صرف کرد.
این در حالی بود که وی در 27 سالگی از سوی آیتالله شیخ محمدحسین آل کاشفالغطاء اجازه اجتهاد گرفت و آیتالله سید جمالالدین موسوی گلپایگانی بعد از امتحان، اجازه اجتهاد ایشان را تأیید نمود. آیات عظام سید شهابالدین حسینی مرعشی نجفی و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی نیز از جمله بزرگانی بودند که به وی اجازه اجتهاد داده بودند. مرحوم سید رضی تا ۲۸ سالگی بین نجف و تهران در رفت و آمد بود و به فراگیری مقدمات و سطوح و خارج فقه و اصول اشتغال داشت و از سال ۱۳۳۵شمسی به بعد در تهران مستقر شد.
آیتالله سید رضی شیرازی از خاندان میرزای شیرازی بزرگ، صاحب فتوای تحریم تنباکو و میرزای شیرازی دوم - آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی (۱۲۷۰-۱۳۳۸ ق) رهبر حرکت انقلابی عراق در ۱۹۲۰ میلادی (ثورة العشرین) بود که فتوای معروف جهاد بر ضد انگلیس را صادر کرد.
آیتالله سید رضی شیرازی مدتی در مدرسه سپهسالار (شهید مطهری) در کنار اساتید بزرگی همچون شیخ محمدعلی لواسانی، سید کاظم عصار، راشد، سید محمود طالقانی، وحید گلپایگانی و شیخ ابوالفضل نجم آبادی، شرح منظومه ، منطق و فلسفه تدریس میکرد.
بعد از آن که دکتر مهدی حائری یزدی به نمایندگی از سوی آیتالله بروجردی در امریکا منصوب شد، با معرفی آقای حائری یزدی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به جای ایشان تدریس نمود. اما در ماجرای حمایت از نهضت امام خمینی در سال 1343 به دستور مقامات امنیتی رژیم پهلوی از دانشگاه اخراج شد. آیتالله سید رضی شیرازی بر کتابهای معالم، رسائل، مکاسب، کفایه، قوانین، اشارات و اسفار، حاشیه نوشته و کتاب منظومه حکیم سبزواری را از آغاز تا انجام شرح کرده است. کتاب شرح منظومه ایشان از آن جهت که همه مطالب این کتاب مهم فلسفی را شرح داده، حتی فلکیات و طبیعیات، همچنین بخش پایانی آن یعنی اخلاق را نیز شرح داده، از جمله جامعترین شرح منظومههاست.
کتاب دیگر ایشان، «نقد و طرح اندیشهها در مبانی اعتقادی» نام دارد که این اثر یک دوره عقاید اسلامی از توحید تا معاد را به صورت روشن و استدلالی برای عموم مردم بیان میکند و به شبهات مطرح مادیگرایان پاسخ میدهد. وی در کتاب «الاسفار عنالاسفار» نظرات سه نفر از استادانش آیتالله میرزا احمد آشتیانی، علامه حاج محمدعلی حکیم شیرازی و آیتالله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی را شرح و به نکتههای حکمت متعالیه پرداخته و موضوعات مبهم را روشن ساخته است. این عالم ربانی پس از عمری مجاهدت علمی و تربیت نفوس، روز پنجشنبه در 93 سالگی درگذشت و پیکر پاکش پس از تشییع در تهران و قم، در نجف اشرف و در صحن امیرالمؤمنین علی(ع) به خاک سپرده میشود.
کتابهایی خواندنی برای کودکان و نوجوانان
محمدرضا شمس
نویسنده و مترجم ادبیات کودک
پیشتر درباره برخی آثار خواندنی برای مخاطبان نوجوان نوشتم، معرفی چند کتاب که البته از نگاه من داستانهای خوبی بهشمار میآمدند. اما برای مخاطبان کودک، آتوسا صالحی مجموعه داستانهایی به نام «نیما نابغه»، با همراهی نشر افق روانه کتابفروشیها کرده، همان طور که از عنوان کتاب هم برمیآید، شخصیت اصلی این مجموعه پسری به نام «نیما» است. بچهای نابغه و به اصطلاح خودمانی کمی شر که چندان حرفگوشکن نیست. در این بین او یک خوششانسی نصیبش میشود، خانم معلمی دارد که مرتب دانشآموزان را به گردش علمی میبرد و سبب کسب تجربههایی جالب برای نیما میشود. البته نیما در خلال ماجراهای کتاب از همراهی برخی دوستان همچون خودش سر به هوا هم برخوردار است که مطالعه این چند جلدی را برای کودکان لذت بخشتر میکند. در کتابهای نشر افق، مجموعه دیگری نیز به نام «الینا» به همت مژگان کلهر منتشر شده، الینا، شخصیت اصلی این داستانها را تشکیل میدهد؛ دختربچهای بازیگوش که ماجراهای خواندنی و گاه عجیب را پیش روی مخاطبان کودک قرار میدهد. جمشید خانیان هم کتابی با عنوان «گفتوگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگها» نوشته که آن را هم با همکاری نشر افق در اختیار علاقهمندان قرار داده است. ماجرای این رمان که برای نوجوانان نوشته شده درباره پسری به نام «رهی» است، نوجوانی که در آرزوی دوچرخهای است که پول لازم برای خرید آن را ندارد. هرچند که تصمیم گرفته دو تابستان کار کند و... در میان کتابهای ادبیات جهان هم رمان «پسری که با پیراناها شنا میکند» نوشته «دیوید آلموند» از سوی نشر هوپا منتشر شده، این کتاب که برای کودکان 10 تا 14 ساله نوشته شده با ترجمه ریحانه جعفری به فارسی بازگردانده شده است. شخصیت اصلی این کتاب پسری به نام «استنلی» است که از جهاتی یک نوشته داستانی با پیش زمینههای روانشناختی به شمار میآید. آلموند در روایت ماجراهای پیش روی مخاطب، کودکان را با این اصل روبهرو میکند که باید با ترسهای خود روبهرو شوند؛ مانند داستانی که در کتاب آمده است. استنلی باید وارد آکواریوم پیراناها شود و... این کتاب از جهت نوع روایت و ساختار ادبی هم کتاب شاخصی به شمار میآید و حرف بسیاری برای مخاطبان کمسن و سال دارد.
نویسنده و مترجم ادبیات کودک
پیشتر درباره برخی آثار خواندنی برای مخاطبان نوجوان نوشتم، معرفی چند کتاب که البته از نگاه من داستانهای خوبی بهشمار میآمدند. اما برای مخاطبان کودک، آتوسا صالحی مجموعه داستانهایی به نام «نیما نابغه»، با همراهی نشر افق روانه کتابفروشیها کرده، همان طور که از عنوان کتاب هم برمیآید، شخصیت اصلی این مجموعه پسری به نام «نیما» است. بچهای نابغه و به اصطلاح خودمانی کمی شر که چندان حرفگوشکن نیست. در این بین او یک خوششانسی نصیبش میشود، خانم معلمی دارد که مرتب دانشآموزان را به گردش علمی میبرد و سبب کسب تجربههایی جالب برای نیما میشود. البته نیما در خلال ماجراهای کتاب از همراهی برخی دوستان همچون خودش سر به هوا هم برخوردار است که مطالعه این چند جلدی را برای کودکان لذت بخشتر میکند. در کتابهای نشر افق، مجموعه دیگری نیز به نام «الینا» به همت مژگان کلهر منتشر شده، الینا، شخصیت اصلی این داستانها را تشکیل میدهد؛ دختربچهای بازیگوش که ماجراهای خواندنی و گاه عجیب را پیش روی مخاطبان کودک قرار میدهد. جمشید خانیان هم کتابی با عنوان «گفتوگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگها» نوشته که آن را هم با همکاری نشر افق در اختیار علاقهمندان قرار داده است. ماجرای این رمان که برای نوجوانان نوشته شده درباره پسری به نام «رهی» است، نوجوانی که در آرزوی دوچرخهای است که پول لازم برای خرید آن را ندارد. هرچند که تصمیم گرفته دو تابستان کار کند و... در میان کتابهای ادبیات جهان هم رمان «پسری که با پیراناها شنا میکند» نوشته «دیوید آلموند» از سوی نشر هوپا منتشر شده، این کتاب که برای کودکان 10 تا 14 ساله نوشته شده با ترجمه ریحانه جعفری به فارسی بازگردانده شده است. شخصیت اصلی این کتاب پسری به نام «استنلی» است که از جهاتی یک نوشته داستانی با پیش زمینههای روانشناختی به شمار میآید. آلموند در روایت ماجراهای پیش روی مخاطب، کودکان را با این اصل روبهرو میکند که باید با ترسهای خود روبهرو شوند؛ مانند داستانی که در کتاب آمده است. استنلی باید وارد آکواریوم پیراناها شود و... این کتاب از جهت نوع روایت و ساختار ادبی هم کتاب شاخصی به شمار میآید و حرف بسیاری برای مخاطبان کمسن و سال دارد.
مهارت گفتوگو
علیرضا نراقی
منتقد
از برنامههای محبوب و پراهمیت تلویزیونی و رادیویی در سراسر دنیا برنامههای گفتوگو محور هستند. متبحرترین و آگاهترین مجریان در رسانههای بزرگ جهانی معمولاً برنامههای گفتوگو محور را اجرا میکنند و میان آنها برای گرفتن گفتوگوی خوب رقابت سختی برقرار است. با این ملاحظات گفتوگوی جدی تنها پرسیدن چند سؤال و انتظار برای شنیدن پاسخ نیست. در چنین برنامههایی مجری باید بداههپرداز باشد، در زمان درست سؤالات دنبالهای درست بپرسد که به موضوع عمق و چالشی حقیقی ببخشد. کار او اینجا شبیه بهکار سقراط فیلسوف بزرگ یونانی است که با سؤالاتش حقیقت را ظاهر میکرد. مجری خوب در مصاحبه با دیگری حقیقت را آشکار میکند. اجرای یک گفتوگوی خوب علاوه بر تجربه، سواد، اشراف کامل به موضوع و سرعت عمل و بداهه پردازی، نیاز به نوعی تیزهوشی روان شناختی و توجه به روحیات طرف مصاحبه هم دارد.
نکته مهم دیگر در برنامهای گفتوگو محور، عدم تأکید بر چالشهای کاذب است. البته برخی از برنامهها صرفاً کارکرد سرگرمی دارند و چالش در آنها قالبی نمایشی پیدا میکند. اما در گفتوگوهای جدی الزاماً ایجاد کشمکش و فشار منجر به پدید آمدن گفتوگوی خوب نمیشود. همانطور که بارها دیدیم این رویکرد منتهی به عصبیت، دعوا و در برخی موارد قهر میهمان میشود که با ماهیت گفتوگو در تناقضی اساسی قرار دارد. این رویکرد گاه حاصل الگو گرفتن همه چیز در رسانههای ما از مسائل ورزشی خاصه فوتبالی و سیاسی است. تصور میکنیم در گفتوگویی درباره تولیدات سینمای ایران یا مثلاً تعطیلی یا عدم تعطیلی یک جشنواره فرهنگی-هنری باید حتماً کار به پرخاش و متلک برسد تا برنامه گرم و گیرا شود و مخاطب را راضی کند. چیزی شبیه بهمناظرات و مصاحبههای سیاسی و برنامههای فوتبالی که همواره با تنش و کشمکش همراه است.
یکی از متبحرترین چهرههای رسانهای در انجام گفتوگو در حوزه سینما فریدون جیرانی است. او چه در زمانی که بهعنوان یک روزنامه نگار گفتوگو میکرد، چه در سری اول برنامه هفت و چه در این سالها که در شبکه نمایش خانگی برنامهای گفتوگو محور درباب سینمای ایران را اجرا میکند توانسته جوهره سخن و افکار میهمان خود را بیرون بکشد و او را وادار کند تا عمیقترین دیدگاه و سخن خود را درباره کارش بیان کند. جیرانی سؤالات را همواره با زبانی ساده و شفاف اما دقیق و آموزنده مطرح میکند تا به مخاطب نیز برای دیدن آثار مورد بحث رویکرد و دیدگاه بدهد. همچنین دغدغه آرشیو و تاریخنگاری برای سینمای ایران سبب شده است که جیرانی با جنس مصاحبههای خود به آرشیوسازی و تاریخ شفاهی سینمای ایران کمک کند. فقدان چنین رویکرد دقیق، شفاف و خارج از سوگیری این روزها در برنامههای رسانه ملی بشدت حس میشود. بهغیر از برنامه جدی حمیدرضا مدقق با نام شهرفرنگ در شبکه خبر، دیگر برنامههای فرهنگی و هنری از فقدان مجری جذاب، آگاه، بداهه پرداز و با تجربه رنج میبرند. اغلب مجریان بیشتر از اینکه خلق کننده و مقوم یک مصاحبه خوب باشند، مخل گفتوگو میشوند.
منتقد
از برنامههای محبوب و پراهمیت تلویزیونی و رادیویی در سراسر دنیا برنامههای گفتوگو محور هستند. متبحرترین و آگاهترین مجریان در رسانههای بزرگ جهانی معمولاً برنامههای گفتوگو محور را اجرا میکنند و میان آنها برای گرفتن گفتوگوی خوب رقابت سختی برقرار است. با این ملاحظات گفتوگوی جدی تنها پرسیدن چند سؤال و انتظار برای شنیدن پاسخ نیست. در چنین برنامههایی مجری باید بداههپرداز باشد، در زمان درست سؤالات دنبالهای درست بپرسد که به موضوع عمق و چالشی حقیقی ببخشد. کار او اینجا شبیه بهکار سقراط فیلسوف بزرگ یونانی است که با سؤالاتش حقیقت را ظاهر میکرد. مجری خوب در مصاحبه با دیگری حقیقت را آشکار میکند. اجرای یک گفتوگوی خوب علاوه بر تجربه، سواد، اشراف کامل به موضوع و سرعت عمل و بداهه پردازی، نیاز به نوعی تیزهوشی روان شناختی و توجه به روحیات طرف مصاحبه هم دارد.
نکته مهم دیگر در برنامهای گفتوگو محور، عدم تأکید بر چالشهای کاذب است. البته برخی از برنامهها صرفاً کارکرد سرگرمی دارند و چالش در آنها قالبی نمایشی پیدا میکند. اما در گفتوگوهای جدی الزاماً ایجاد کشمکش و فشار منجر به پدید آمدن گفتوگوی خوب نمیشود. همانطور که بارها دیدیم این رویکرد منتهی به عصبیت، دعوا و در برخی موارد قهر میهمان میشود که با ماهیت گفتوگو در تناقضی اساسی قرار دارد. این رویکرد گاه حاصل الگو گرفتن همه چیز در رسانههای ما از مسائل ورزشی خاصه فوتبالی و سیاسی است. تصور میکنیم در گفتوگویی درباره تولیدات سینمای ایران یا مثلاً تعطیلی یا عدم تعطیلی یک جشنواره فرهنگی-هنری باید حتماً کار به پرخاش و متلک برسد تا برنامه گرم و گیرا شود و مخاطب را راضی کند. چیزی شبیه بهمناظرات و مصاحبههای سیاسی و برنامههای فوتبالی که همواره با تنش و کشمکش همراه است.
یکی از متبحرترین چهرههای رسانهای در انجام گفتوگو در حوزه سینما فریدون جیرانی است. او چه در زمانی که بهعنوان یک روزنامه نگار گفتوگو میکرد، چه در سری اول برنامه هفت و چه در این سالها که در شبکه نمایش خانگی برنامهای گفتوگو محور درباب سینمای ایران را اجرا میکند توانسته جوهره سخن و افکار میهمان خود را بیرون بکشد و او را وادار کند تا عمیقترین دیدگاه و سخن خود را درباره کارش بیان کند. جیرانی سؤالات را همواره با زبانی ساده و شفاف اما دقیق و آموزنده مطرح میکند تا به مخاطب نیز برای دیدن آثار مورد بحث رویکرد و دیدگاه بدهد. همچنین دغدغه آرشیو و تاریخنگاری برای سینمای ایران سبب شده است که جیرانی با جنس مصاحبههای خود به آرشیوسازی و تاریخ شفاهی سینمای ایران کمک کند. فقدان چنین رویکرد دقیق، شفاف و خارج از سوگیری این روزها در برنامههای رسانه ملی بشدت حس میشود. بهغیر از برنامه جدی حمیدرضا مدقق با نام شهرفرنگ در شبکه خبر، دیگر برنامههای فرهنگی و هنری از فقدان مجری جذاب، آگاه، بداهه پرداز و با تجربه رنج میبرند. اغلب مجریان بیشتر از اینکه خلق کننده و مقوم یک مصاحبه خوب باشند، مخل گفتوگو میشوند.
عکس نوشت
از عصرپنجشنبه با ورود سامانه بارشی به ایران، مناطق شمال و شمال غرب ایران آب وهوای خوشی را تجربه کردهاند. خبرگزاری مهر گزارش تصویری از آذربایجان شرقی، و مردم این استان منتشر کرده است که شاهد بارش اولین برف پاییزی بودند و با آمدن به پارکها و خیابانها و ثبت تصاویری از این روز، از طبیعت زیبای خدا بهره بردند.
هنرمندان در فضای مجازی
روزهای اکران فیلم و تئاتر و اجرای کنسرت از راه رسید. روزهای سخت و بیکاری به مدد واکسن رو به اتمام است. هرچند که با تمام این موارد نباید زدن ماسک و رعایت موارد بهداشتی فراموش شود. در صفحه هنرمندان خبرهای خوبی از اجراهای تئاتر، موسیقی و اکران فیلمهای جدید به گوش میرسد.
چهره
صدرالدین زاهد که این روزها نمایش «افسانه ببر» را در تماشاخانه استاد جوانمرد در حال اجرا دارد ضمن تشکر از کارکنان این تماشاخانه و دوستان بازیگر نوشت: «تئاتر تنها هنری است که بیش از و پیش از ادای کلامی متن نمایش، به حضور انسانی انسان بازیگر و رودررویی او با تماشاگر نیاز دارد. فلسفه تشکیل گروه تئاتری و حضور تمام و کمال بازیگر در رأس و در بطن این گروه از این ضرورت اساسی تئاتر سرچشمه میگیرد. هر چقدر ابعاد این حضور وسیعتر و گستردهتر باشد و بازیگر با همه امکانات و تواناییهای بدنی، تمرکزی، احساسی و... و تفکری خویش به این مقابله برود، ارتباط انسانی حاصل از این رودررویی قویتر و برندهتر خواهد بود.»
محسن چاوشی هم به معرفی قطعه «باب دلمی» از کارهای خودش که در سریال «خسوف» خوانده پرداخته است. ترانهسرای این کار پدرام پاریزی است که توسط اشکان عرب تنظیم شده است. سایر همکاران چاوشی در این قطعه عبارتند از: میکس و مستر: مهدی کریمی/ گیتار آکوستیک: بهروز میرزایی/ گیتار الکتریک: نیما رمضان/ گیتار باس: مجید برومند/ پن فلوت و کنا: امیرحسین کیان پور.
بامداد افشار آهنگساز در صفحه خود خبر از آهنگسازی مستند «بیبیجان» داده است: «مستند بیبیجان فیلمی درخشان از نرگس جودکی و ایمان پاکنهاد است که امسال در جشنواره حقیقت پذیرفته شده است. فیلمی در مورد تلاش زنان علیه ظلمی که بر آنان میرود. ممنونم از حسام گرشاسبی برای آشنایی من با این زوج هنرمند. موسیقی این مستند تجربهای کوتاه با نگاهی به موسیقی افغان است.»
محمود آموزگار کتاب «نفرات نیما» به نویسندگی دکتر علی تسلیمی از نشر کتاب آمه را منتشر کرده است. در معرفی این کتاب آمده است: «اگر به شعر معاصر علاقهمندید بیشک به نیما یوشیج هم علاقهمند هستید. این کتاب به آثار نیما و بررسی ماهیت افسانه و نظریه افسانهگردانی میپردازد. ایرانیها در روزگار نیما (۱۲۷۶-۱۳۳۸) کمتر میتوانستند نظریاتش را دریابند و هنوز بسیارند که نمیدانند نظریه چیست و افسانه در آثار ادبی چگونه کار میکند؟ نیما خود افسانه بود، بزرگترین افسانه شمال ایران.
لاله اسکندری هم عکسی دستهجمعی از سازندگان سریال «جشن سربرون» به کارگردانی مجتبی راعی منتشر کرد و نوشت: «پس از قریب 20 ماه همکاری با گروه خوب و دوستداشتنی سریال جشن سربرون به ایستگاه پایانی رسیدم…روزهای تلخ و شیرین و سختیهای زیادی را در کنار همکاران نازنینم تجربه کردم… به امید اینکه حاصل این همه زحمت بر دل مردم عزیزم بنشیند. بیبیکتایون نقشی سخت که برای رسیدن به آن تلاش زیادی کردم، با تمام وجودم امید دارم که دوستش داشته باشید همانطور که من عاشقانه دوستش داشتم.»
محسن قرایی با انتشار عکس فیلمهای «بیهمه چیز» به کارگردانی خودش، «صحنهزنی» به کارگردانی علیرضا صمدی، «زالاوا» به کارگردانی ارسلان امیری و «جنایت بیدقت» به کارگردانی شهرام مکری خبر داده است که این چهار فیلم در آذرماه اکران میشود.
وحید نفر کارگردان و بازیگر تئاتر عکسی از پوستر نمایش «سهگانه پارسی» با نویسندگی و کارگردانی ایوب آقاخانی منتشر و اعلام کرده که این نمایش از 18 آذرماه در سالن تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود.
سجاد افشاریان کارگردان و بازیگر هم در صفحه خود خبر از فروش هزار بلیت نمایش «بکتو بلک» در ساعات ابتدایی پیشفروش داده است. این نمایش که توسط افشاریان نوشته، طراحی و کارگردانی شده است با بازیگری سجاد افشاریان، مهدی زندیه و نیکو بستانی همراه است. پردیس تئاتر شهرزاد در دی ماه میزبان این نمایش خواهد بود.
آن سوی آب
سریال اسپانیایی «خانه کاغذی» بعد از پنج فصل به آخرش رسید، اما خبر جدید برای دوستداران این سریال این است که براساس شخصیت برلین در سال 2023 ساخته خواهد شد. سریال جدید برلین نام دارد که پدرو گونزالس آلنسو این نقش را بازی میکند.
سریال مستند «how to became a tyrant» چگونه یک دیکتاتور شویم محصول نتفلیکس، مستندی است که روشهای دیکتاتور شدن دیکتاتورهای بزرگ معاصر را تجزیه و تحلیل میکند. پیتر دینگلگ راوی این مستند است. دیدن این مستند را داریوش موفق بازیگر، پیشنهاد داده است.
چهره
صدرالدین زاهد که این روزها نمایش «افسانه ببر» را در تماشاخانه استاد جوانمرد در حال اجرا دارد ضمن تشکر از کارکنان این تماشاخانه و دوستان بازیگر نوشت: «تئاتر تنها هنری است که بیش از و پیش از ادای کلامی متن نمایش، به حضور انسانی انسان بازیگر و رودررویی او با تماشاگر نیاز دارد. فلسفه تشکیل گروه تئاتری و حضور تمام و کمال بازیگر در رأس و در بطن این گروه از این ضرورت اساسی تئاتر سرچشمه میگیرد. هر چقدر ابعاد این حضور وسیعتر و گستردهتر باشد و بازیگر با همه امکانات و تواناییهای بدنی، تمرکزی، احساسی و... و تفکری خویش به این مقابله برود، ارتباط انسانی حاصل از این رودررویی قویتر و برندهتر خواهد بود.»
محسن چاوشی هم به معرفی قطعه «باب دلمی» از کارهای خودش که در سریال «خسوف» خوانده پرداخته است. ترانهسرای این کار پدرام پاریزی است که توسط اشکان عرب تنظیم شده است. سایر همکاران چاوشی در این قطعه عبارتند از: میکس و مستر: مهدی کریمی/ گیتار آکوستیک: بهروز میرزایی/ گیتار الکتریک: نیما رمضان/ گیتار باس: مجید برومند/ پن فلوت و کنا: امیرحسین کیان پور.
بامداد افشار آهنگساز در صفحه خود خبر از آهنگسازی مستند «بیبیجان» داده است: «مستند بیبیجان فیلمی درخشان از نرگس جودکی و ایمان پاکنهاد است که امسال در جشنواره حقیقت پذیرفته شده است. فیلمی در مورد تلاش زنان علیه ظلمی که بر آنان میرود. ممنونم از حسام گرشاسبی برای آشنایی من با این زوج هنرمند. موسیقی این مستند تجربهای کوتاه با نگاهی به موسیقی افغان است.»
محمود آموزگار کتاب «نفرات نیما» به نویسندگی دکتر علی تسلیمی از نشر کتاب آمه را منتشر کرده است. در معرفی این کتاب آمده است: «اگر به شعر معاصر علاقهمندید بیشک به نیما یوشیج هم علاقهمند هستید. این کتاب به آثار نیما و بررسی ماهیت افسانه و نظریه افسانهگردانی میپردازد. ایرانیها در روزگار نیما (۱۲۷۶-۱۳۳۸) کمتر میتوانستند نظریاتش را دریابند و هنوز بسیارند که نمیدانند نظریه چیست و افسانه در آثار ادبی چگونه کار میکند؟ نیما خود افسانه بود، بزرگترین افسانه شمال ایران.
لاله اسکندری هم عکسی دستهجمعی از سازندگان سریال «جشن سربرون» به کارگردانی مجتبی راعی منتشر کرد و نوشت: «پس از قریب 20 ماه همکاری با گروه خوب و دوستداشتنی سریال جشن سربرون به ایستگاه پایانی رسیدم…روزهای تلخ و شیرین و سختیهای زیادی را در کنار همکاران نازنینم تجربه کردم… به امید اینکه حاصل این همه زحمت بر دل مردم عزیزم بنشیند. بیبیکتایون نقشی سخت که برای رسیدن به آن تلاش زیادی کردم، با تمام وجودم امید دارم که دوستش داشته باشید همانطور که من عاشقانه دوستش داشتم.»
محسن قرایی با انتشار عکس فیلمهای «بیهمه چیز» به کارگردانی خودش، «صحنهزنی» به کارگردانی علیرضا صمدی، «زالاوا» به کارگردانی ارسلان امیری و «جنایت بیدقت» به کارگردانی شهرام مکری خبر داده است که این چهار فیلم در آذرماه اکران میشود.
وحید نفر کارگردان و بازیگر تئاتر عکسی از پوستر نمایش «سهگانه پارسی» با نویسندگی و کارگردانی ایوب آقاخانی منتشر و اعلام کرده که این نمایش از 18 آذرماه در سالن تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود.
سجاد افشاریان کارگردان و بازیگر هم در صفحه خود خبر از فروش هزار بلیت نمایش «بکتو بلک» در ساعات ابتدایی پیشفروش داده است. این نمایش که توسط افشاریان نوشته، طراحی و کارگردانی شده است با بازیگری سجاد افشاریان، مهدی زندیه و نیکو بستانی همراه است. پردیس تئاتر شهرزاد در دی ماه میزبان این نمایش خواهد بود.
آن سوی آب
سریال اسپانیایی «خانه کاغذی» بعد از پنج فصل به آخرش رسید، اما خبر جدید برای دوستداران این سریال این است که براساس شخصیت برلین در سال 2023 ساخته خواهد شد. سریال جدید برلین نام دارد که پدرو گونزالس آلنسو این نقش را بازی میکند.
سریال مستند «how to became a tyrant» چگونه یک دیکتاتور شویم محصول نتفلیکس، مستندی است که روشهای دیکتاتور شدن دیکتاتورهای بزرگ معاصر را تجزیه و تحلیل میکند. پیتر دینگلگ راوی این مستند است. دیدن این مستند را داریوش موفق بازیگر، پیشنهاد داده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
برای حفظ و اشاعه هنرهای آیینی همصدا شویم
-
کیمیاگر آواز
-
تهران یکی از استوانههای علم و تقوا را از دست داد
-
کتابهایی خواندنی برای کودکان و نوجوانان
-
مهارت گفتوگو
-
عکس نوشت
-
هنرمندان در فضای مجازی
اخبارایران آنلاین